نتایج جستجو برای عبارت :

الا امیر سحر ای مسافر صحرا

به نامۀ عملم نیست جز گناه گناه...
ولی به وقت سخن کوهی ادعا دارم
الا امیر سحر ای مسافر صحرا
امید وصل تو را بین هر دعا دارم
به کام خویش چشیدم غم جدایی را
نشان رحمتی از یار آشنا دارم
مرا میان قنوت سحر مَبر از یاد
بیا و نامه اعمالِ من مرور نکن
که بر جبین عرق شرم از شما دارم
هوای بوسه ای از خاک کربلا دارم
BluRay,Download Sahara 2017,Sahara 2017,x265 HEVC,انیمیشن صحرا Sahara,انیمیشن صحرا دوبله فارسی,دانلود Sahara 2017 720p,دانلود انیمیشن Sahara 2017,دانلود انیمیشن Sahara با کیفیت 1080p,دانلود انیمیشن صحرا با دوبله فارسی Sahara 2017,دانلود دوبله فارسی انیمیشن صحرا Sahara 2017,دانلود زیرنویس فارسی,دانلود مستقیم انیمیشن Sahara 2017,دوبله فارسی,صحرا,کیفیت بلوری,
ادامه مطلب
  کریستالهای رز صحرا *Desert Rose*رز صحرا نام محاوره ای است که به سازندهای گل رز مانند خوشه های کریستالی گچ یا باریت که شامل دانه های شن و ماسه فراوانی است ، داده می شود. "گلبرگها" بلورهایی هستند که در محور کریستالوگرافی c مسطح شده و در تابش خوشه های کریستالی مسطح باز می شوند.کریستال ها یک شکل دایره ای از صفحات مسطح تشکیل می دهند و شکل را شبیه به شکوفه گل رز تشکیل می دهند.
به ادامه مطلب مراجه نمایید
ادامه مطلب
نماشون یکی از پرکاربردترین کلمه های شعر مازندرانی است، چون همه اتفاقات غمگین و تلخ احتمالاً در نماشون اتفاق میافتند.
نماشون در لغت به معنای غروب است وقتی که خورشید شیفتشو تموم میکنه و به ماه تحویل میده. به نظر خودم بازی زیبایی داره با کلمات، نماشون یعنی وقتی که نما میره.
نماشون آنقدر در شعر مازندرانی غمگین است که شاید ده ها شعر با آن شروع میشود، یکجا شاعر با آمدن غروب دلتنگ میشود و ناله میکند
نماشون صحرا مه ونگ ونگه
غروب شد و در صحرا صدای نا
خانه خراب شد و دنیا هنوز هست
بازان زد و صحرا هنوز هست
آن ابر که باریده بود در صحرا
خشکید و تَه کشید و دریا هنوز هست
آزرده ایم ما نکند دنیا هدر رود
دیروز رفته اگر فردا هنوز هست
سر ، عاشق است ، تن ، هویٰ ، جان ، فرشته است
سر ها ز تن جدا شد و جان ها هنوز هست
هرچند مهر باطل افکار من زده
اما بدان که پختن سودا هنوز هست
او گرچه رفت و دل ، دل نمیشود
رویای هرشب و شب ها هنوز هست
ای گنبد گیسوپریشان، ماه زائرکش
ای هر خیابان با قدمهای تو عابرکش
هم اشک چشمت بی نهایت آیت الکرسی ست
هم حیلهء لبهات در لبخند کافرکش 
در کوه نور ِگونه ات الماس می بینم
ای چشمهایت هند، ابروهات نادرکش
پشت سرت صحرا به صحرا عشق می ریزد
لیلا ترین! آوازهء عشقت مهاجرکش
خون هزاران مثل فرهاد است در راهت
ای ابرویت شمشیر، شیرینِ معاصرکش
از رودکی تا منزوی دیوانه ات بودند
ای در غزل دَه قرن چشمان تو شاعرکش 
امیرعلی سلیمانی
پیشنهاد میکنم اول پست پایین رو بخونید
 
یک سفر با اسنپ در قالب یک مسافر ( کلیک )
 
در اونجا و بخش اولش متن زیر رو نوشته بودم که ....
" ....   در انتها هم یک مقایسه بین 2 اپلیکیشن راننده و مسافر خواهم داشت و یک نکته فوق العاده مهم در خصوص کارکرد و کیلومتر که ارتباط مستقیم با بحث بنزین داره و تبعیضی که بین مسافر و راننده گذاشته شده! قضاوت با شما.... "
 
خب در این پست مقایسه آپ اسنپ مسافر و راننده هست که ببینید اسنپ چقدر به نفع مسافر گرفته و چقدر به نفع ؟؟؟؟
دل ہے صحرا یہ کوئی باغ یا گلزار نہیں
ہر کسی پر ہوئے روشن مرے اسرار نہیں
حسن جب حد سے بڑھے ہوتا ہے اسرار آمیز
بے تحاشہ ہیں حسین آپ پر اسرار نہیں
یہ صفت رکھ کے بھی یہ لوگ منافق نہ ہوئے
آتشیں روحیں ہیں اور جسم کہ انگار نہیں
ادامه مطلب
مسافر تاکسى آهسته روى شونه‌ى راننده زد.چون میخواست ازش یه سوال بپرسه. راننده داد زد، کنترل ماشین رو از دست داد، نزدیک بود که بزنه به یه اتوبوس، از جدول کنار خیابون رفت بالا، نزدیک بود که چپ کنه، اما کنار یه مغازه توى پیاده رو، متوقف شد.
براى چندین ثانیه، هیچ حرفى بین راننده و مسافر رد و بدل نشد.
تا این که راننده رو به مسافر کرد و گفت: هى مرد! دیگه هیچ وقت، این کار رو تکرار نکن، من رو تا سر حد مرگ ترسوندى!مسافر عذرخواهى کرد و گفت: من نمیدونستم که
 
سفر مرا به باغ در چند سالگی‌ام برد
و ایستادم تا
دلم قرار بگیرد، 
صدای پرپری آمد
و در که باز شد
من از هجوم حقیقت به خاک افتادم.*
 
 
چقدر «مسافر» بودم  :)  
 حتی به اندازه‌ی توضیح یک خطیِ «من از مجاورت یک درخت می‌آیم».
  
 
وسوسه‌ی بعدی سفرم...
  
«خیال می‌کنم
در آب‌های جهان قایقی است»
  
 
 *سهراب
 
 
سفر مرا به باغ در چند سالگی‌ام برد
و ایستادم تا
دلم قرار بگیرد، 
صدای پرپری آمد
و در که باز شد
من از هجوم حقیقت به خاک افتادم.*
 
 
چقدر «مسافر» بودم  :)  
 انقدر که توضیح یک خطی تلگرامم «من از مجاورت یک درخت می‌آیم» باشه.
  
 
وسوسه‌ی بعدی سفرم...
  
«خیال می‌کنم
در آب‌های جهان قایقی است»
  
 
 *سهراب
 
هتل صحرا مشهد یکی از هتل های نزدیک به حرم مطهر هست که از موقعیت مکانی مناسبی در مشهد الرضا برخوردار است. این هتل سه ستاره شیک و مدرن در خیابان شیرازی 11  با فاصله حدود 12 دقیقه پیاده و 5 دقیقه با ماشین تا حرم مطهر رضوی فاصله دارد و زائران بارگاه منور حضرت امام رضا (ع) میتوانند در فاصله زمانی نسبتا کوتاهی به زیارت حضرت نایل شوند. همان طور که گفته شد نزدیکی به حرم مطهر و موقعیت مکانی ایده آل از جمله مهم ترین مزیت های انتخاب هتل صحرا برای اقامت در مش
مسافر تاکسی، آهسته روی شونه‌ی راننده زد، چون می‌خواست ازش یه سوال بپرسه… راننده جیغ زد، کنترل ماشین رو از دست داد… نزدیک بود که بزنه به یه اتوبوس… از جدول کنار خیابون رفت بالا… نزدیک بود که چپ کنه… اما کنار یه مغازه توی پیاده رو متوقف شد… برای چند ثانیه هیچ حرفی بین راننده و مسافر رد و بدل نشد… سکوت سنگینی حکم فرما بود، تا این که راننده رو به مسافر کرد و گفت: هی مرد! دیگه هیچ وقت این کار رو تکرار نکن… من رو تا سر حد مرگ ترسوندی! مسافر عذرخو
تو تقصیری نداری. حتما الان روی تختت دراز کشیده‌ای و مردمک‌های دل‌فریب‌ات در پشت پلک‌هایت استراحت می‌کنند. یک‌باره چند حجم هندسی می‌بینی که به هم می‌پیوندند و یک آدم درست می‌کنند. یک مرد چهل و چند ساله، از آینده‌ای دور، کاملا معمولی و متوسط. یک لباس سیاه پوشیده که همانند آسمان شب است و یک پارچه‌ی سفید در دست دارد، روبرویت ایستاده است و می‌گوید:
می‌شناسی؟ اگر بگویی نه، ناامید می‌شوم، اما فرقی ندارد، من حرف‌نزده از رویایت نمی‌روم. آم
«گزارش به خاک صحرا» مجموعه پادکست‌هایی هست که به دغدغه‌های روزمره‌ی سپهرداد می‌پردازد. این سری گزارش‌ها موضوع مشخص و پیش‌بینی‌پذیری ندارند. انتخاب موضوعات کاملا وابسته به مطالعات نگارنده، حوادث روزمره، همکاری دوستانش و حال و هوای اوست. به مناسبت فرا رسیدن نوروز عجیب و غریب ۱۳۹۹، اولین سری از گزارش به خاک صحرا تقدیم می‌گردد. (تمام سوتی‌ها و ضایع بودن‌ها ناشی از آماتور بودن بنده است).گزارش به خاک صحرا- ۱: آیا دوچرخه‌سواری یک امر غیرا
دریا به دریااین کوه به آن کوهخونه به خونهلونه به لونهاین سو به آن سواین کو به آن کوبارون می بارهچک چک و چک چک از قلب ابرابه دامن خاکقطره به قطرهشُره به شُرهمی ریزه پایینرو تنِ زمینبارون می بارهچک چک و چک چک دونه به دونهرو بامِ خونهمی زنه باروناز تو آسمونصحرا به صحرابه امر خدابارون می بارهچک چک و چک چک.
 سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
شب سوم شده آقا کجایی یوسف زهراکجایی ای بیابان گرد، کجایی حضرت تنهادل من تنگ دیدارت، دل من خسته از هجرتزمینم می زند دوری، زمینم می زند دنیاغم هجرت مرا کشت و بیابان پرورم کرد وپر پرواز من هم سوخت شبیه عصر عاشوراپدر رفت و عمو رفت و رقیه یکه و تنهاعدو و اسب و گودال و رقیه خیره به تن هاسرش یک معجر پاره، تنش یک دامن خونیبه دنبالش عدو بود و رقیه در دل صحراشبیه کوچه شد صحرا و قنفذ می رسد از راهرقیه ناله زد فضه! شبیه حضرت زهرا
مسافر جمعه : قطعاً کم خوانده ای رمانی که هم عاشقانه باشد هم سیاسی هم تاریخی
 
مسافر جمعهنویسنده: سمیه عالمیانتشارات: کتابستان
بریده کتاب:
از بالکن حیاط را نگاه کرد. کف حیاط پر از پاره های آجر و شاخه های درخت بود. کتاب ها را ریخته بودند وسط حیاط و آتش زده بودند و دودش پیچیده بود توی حیاط.نمی فهمید چه اتفاقی افتاده! هنوز داشت سرباز های توی حیاط را می شمرد که چیزی از بالای پشت بام کف حیاط افتاد. رسول چشم انداخت کف حیاط. آدم بود … صفحه « ۲۰۱»
نماز شکسته مخصوص مسافر است. فرد مسافر باید نماز‌های چهار رکعتی خود را که شامل نماز ظهر، عصر و عشا می‌شود به صورت دورکعتی مانند نماز عصر بخواند. نماز شکسته اگر قضا شد قضای آن هم شکسته خوانده می‌شود.
مسافر چه کسی است؟
زمانی که فردی ۸ فرسخ (هر فرسخ بین ۵ تا ۵/۵ کیلومتر است) معادل ۴۵ کیلومتر را به صورت رفت و برگشت از شهر خود دور شود و قصد اقامت ده روزه یا بیشتر نداشته باشد مسافر به حساب می‌آید.
منبع: بخش مذهبی بیتوته
نماز شکسته مخصوص مسافر است. فرد مسافر باید نماز‌های چهار رکعتی خود را که شامل نماز ظهر، عصر و عشا می‌شود به صورت دورکعتی مانند نماز عصر بخواند. نماز شکسته اگر قضا شد قضای آن هم شکسته خوانده می‌شود.
مسافر چه کسی است؟
زمانی که فردی ۸ فرسخ (هر فرسخ بین ۵ تا ۵/۵ کیلومتر است) معادل ۴۵ کیلومتر را به صورت رفت و برگشت از شهر خود دور شود و قصد اقامت ده روزه یا بیشتر نداشته باشد مسافر به حساب می‌آید.
 
منبع: بخش مذهبی بیتوته
صد متر جلو تر یه خانمى کنار خیابون ایستاده بود. راننده ى تاکسى بوق زد و خانم رو سوار کرد. چند ثانیه گذشت... راننده تاکسى: چقدر رنگِ رژتون قشنگه!! خانم مسافر: ممنون. راننده تاکسى: لباتون رو برجسته کرده! خانم مسافر سایه بون جلوىِ صندلى راننده رو داد پایینُ لباشو رو به آینه غنچه کرد. خانم مسافر: واقعاً؟؟! راننده تاکسى خندید با دستِ راست دستِ چپِ خانم مسافر رو گرفتُ نگاه کرد. راننده تاکسى: با رنگِ لاکتون سِت کردین؟! واقعاً که با سلیقه این تبریک میگم! خ
حضرت استاد صمدی آملی :
این شعر باباطاهر را ب تعبیر آقاجان اینجوری نخوانید که:
به صحرا بنگرُم صحرا تِه وینُم
نخیر.
به صحرا بنگرُم صحرا تِه وینُم نه، صحرات وینُم.
به دریا بنگرُم دریا تِه وینُم  نه، دریات وینُم.
این خیلی لطافت دارد. 
به دریا بنگرُم دریات بینُم.
چون دریا محل تجلّی حق است. صحرا محل تجلی حق است؛ قاطبه، مظاهرند. چون قاطبه مظاهرند، هرکجا می بینی حق را همین می بینی.
به دریا ک نگاه می کنم، دریات می بینم. دریات می بینم، نه دریا، تِه وینم.
آ
به نام خدا
 The last desert war
این بازی در صحرا اتفاق می افتد همان طوری که از نام بازی معلوم هست یک نبرد در انتظار شماست تا خود را با هرگونه اتفاقاماده کنید این یک نبرد معمولی نخواهد بود و شما همشهمجهز نیستید و همیشه هم همراهانی نخواهید داشت و همچنین دشمنان شما هم افراد معمولی نیست به طور کلیچیزی هست که انتظارش را ندارید نیروهای فرا زمینی قدرتمندیصحرا را در اختیار گرفته اند و شما در پی ماجراجویی خودبه این واقعه های گوناگون برخود میکنه انقدر عجیب
داشتم راجع به یه موضوعی دنبال عکس میگشتم رسیدم به پست زیر
 
 
جلوی دیکتاتور شدن اسنپ را بگیریم ( کلیک )
که کلا درباره این صحبت کرده که مسافر محترم ، 2 بار در یک روز سفرش رو لغو کرده و از طرف اکانت مسافر از طرف اسنپ مسدود شده.
 
ادامه مطلب
به نام خدا
با سلام از طرف گروه بازی The last desert warهستم این بازی جدید درحال ساخت و در اینده عرضه خواهد شدو شما شاهد حضور این بازی جدید و متفاوت خواهید بودکه با امید انتظار داریم گیمر های فراوانی را پای بازی میخ کوب کند منتظر آینده ای نزدیک باشید (یا حق)
این بازی در صحرا اتفاق می افتد همان طوری که از نام بازی معلوم هست یک نبرد در انتظار شماست تا خود را با هرگونه اتفاقاماده کنید این یک نبرد معمولی نخواهد بود و شما همشهمجهز نیستید و همیشه هم همراهان
آدرس : مشهد , خیابان شیرازی , شیرازی 11
فاصله تا ورودی حرم مطهر : 15 دقیقه پیاده
هتل صحرا مشهد یکی از هتل های نزدیک به حرم مطهر هست که از موقعیت مکانی مناسبی در مشهد الرضا برخوردار است. این هتل سه ستاره شیک و مدرن در خیابان شیرازی 11  با فاصله حدود 12 دقیقه پیاده و 5 دقیقه با ماشین تا حرم مطهر رضوی فاصله دارد و زائران بارگاه منور حضرت امام رضا (ع) میتوانند در فاصله زمانی نسبتا کوتاهی به زیارت حضرت نایل شوند. همان طور که گفته شد نزدیکی به حرم مطهر و موقع
پاورپوینت تدبیر مسافر در سرما و گرما
دانلود پاورپوینت با موضوع تدبیر مسافر در سرما، در قالب ppt و در 33 اسلاید، قابل ویرایش. بخشی از متن پاورپوینت: سرمازدگی در اثر مواجهه با سرما رخ می دهد و رطوبت یا جریان هوا می‌توانند آن را تشدید کنند. سرماگزیدگی: نوع خفیفی از سرمازدگی است مشخصه
اشک روانم را به دریا می دهم دریا نمی گیرد
تا در کجا بتکانم از دامان دل این سنگ سنگین را
دلتنگیم ای دوست! بی تو در جهانی جا نمی گیرد
با سنگ ها می گویم آن رازی که باید با تو می گفتم
سنگین دلا، دستت چرا دستی از این تنها نمی گیرد؟
#حسین_منزوی
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
کارگردان: مهرداد خوشبخت
ژانر: تاریخی , عاشقانه
بازیگران: روناک یونسی , شهرزاد کمال زاده، کیکاوس یاکیده، علیرضا کمالی, حسین سلیمانی، محمد ربانی، افشین نخعی، حبیب دهقان نسب و انوشیروان ارجمند
 
خلاصه داستان:
ماجرای مردی است که در ایام صلح حدیبیه از بین کفار گریخته و به پیامبر اسلام پناهنده می‌شود، و حالا همه چشم انتظارند که پیامبر برای حفظ صلح او را به کفار تحویل خواهند داد یا …
ادامه مطلب
اگر قصد مهاجرت یا سفر به کشورهای دیگه رو داشته باشید، حتما مشکلاتی از قبیل فریت بار یا ارسال بار ، فریت بار مسافری ، هزینه فریت بار ، هزینه فریت بار به خارج از کشور و ارسال بار مسافر به خارج از کشور می تواند یکی از دغدغه و مشکلات شما باشد، این که چقدر بار ببریم؟ از چه ایرلاینی استفاده کنیم و.....
بریم سر اصل مطلب ،اصلا فریت بار مسافری یعنی چی ؟...فریت بار مسافری به بارهوایی مسافر گفته میشه که از طریق گمرک فرودگاه ها و از طریق صدور بارنامه هوایی با
آسمان رو به تاریکی می رفت. چراغ پشتی قرمز رنگ‌ِ ماشین ها، روشن شده بود و جاده ها هم پر از ازدحام. تنها صدایی که در داخل تاکسی می آمد، صدای ترانه ای شاد بود و من، در عالم هپروتی بودم که ناگهان، مؤذن زاده ی اردبیلی، از گلدسته ی گوشی یک مسافر، بانگ اذان مغرب را سر داد. نوای اذان، همراه با آن ترانه ی شاد، وصله ی ناجوری بود. به همین خاطر مسافر، با عجله گوشی اش را خاموش کرد و مؤذن زاده هم دیگر نخواند. شاید هم مسافر، از آشکار شدن باور هایش شرم داشت. از آن
آواز چت
آواز چت,چت آواز,آوازچت
آواز چت اصلی,آواز چت قدیمی,آواز گپ
گپ آواز,روم آواز,چت روم آواز,چتروم آواز,سایت اصلی آواز چت,وبلاگ آوازچت

پرشین چت,چت پرشین,چت روم پرشین
مهگل چت,چت مهگل,چت روم مهگل,مهگل گپ
باران چت,چت باران,باران گپ,باران چت اصلی
مهر چت,چت مهر,مهرچت
آلوچه چت,چت آلوچه
مهسان چت,چت مهسان,چت روم مهسان
صحرا چت,صحرا گپ,چت روم صحرا,چت صحرا
دو تارک دنیا؛ تانزن و آکیدو در راهی گل آلود باهم مسافرت می کردند. جلوتر زنی زیبا را می بینند که نمی تواند از راه پر گل عبور کند
تانزن مودبانه پیشنهاد کمک می دهد، مسافر را به دوش گرفته و از خیابان رد می کند و اورا بدون هیچ حرفی طرف دیگر پیاده می کند.
آکیدو هراسان می شود، براساس یک قانون رهبانی، راهبان اجازه ندارند به زنان نزدیک شوند چه رسد زیبارویی غریبه را لمس کنند.
پس از کیلومتر ها طی طریق، آکیدو دیگر نتوانست جلوی خودش را بگیرد: "چطور توانستنی
Arnold Böcklin - Die Toteninsel I (1880)a
بانوی صحرا، طلسم موج‌های خروشان را با شمارش سنگ‌ریزه‌های خط ساحلی آن جزیره دورافتاده، نوازش می‌کند.
قایقی به گل نشسته، بانجویی از هم گسیخته و تن ورم‌آلود قایق‌ران پیر! چه اسارت شومی!
دلتنگ دلربایی کاکتوس‌هایش است. کلبیت، کوشاد و آن زردهای خندان، جالیز.
 
تابستان بود و موسیقی آشنای خورشید، بانوی صحرا را خطابی حرارت بود.
جرعه‌ای آب را بر خستگی بچه‌خرگوشی رهگذر لالایی می‌زد که ناگهان نوایی بیگانه چون رقصندگی ن
روباه صحرا (Fennec fox)
این روباه می تواند به آسانی برنده جایزه زیباترین و دوست داشتنی ترین موجود زنده ی زمین بشود. روباه های صحرا به صورت دست جمعی زندگی می‌ کنند. جفت ها در تمام زمان زندگی خود با یکدیگر می‌ مانند. اندازه بدن آنها ۳۷ تا ۴۱ سانتی متر و اندازه دمشان ۱۹ تا ۲۱ سانتی متر است.
به صحرا شدم عشق باریده بود. و زمین تر شده بود. چنانکه پای مرد به گلزار فرو شود، پای من به عشق فرو می‌شد.
عطار
 
قصه ام تکراریست.بی خوابی و صبح بیدار شدن به زورِ ساعت.نمایشنامه خوانی را هنوز برایم خودم نگه داشتم که پایم در عشق باشد شب ها.
امیر المومنین علیه السلام و ندای لا سیف الا ذو الفقار ولا فتى الا على
علی بن ابراهیم قمی قدس الله روحه الشریف عالم و مفسر بزرگ شیعه می‌نویسد:
ولم یبق مع رسول الله صلى الله علیه وآله إلا ابودجانة الانصاری، وسماك بن خرشة وامیر المؤمنین علیه السلام، فكلما حملت طائفة على رسول الله صلى الله علیه وآله
 استقبلهم امیر المؤمنین فیدفعهم عن رسول الله ویقتلهم حتى انقطع سیفه، وبقیت مع رسول الله صلى الله علیه وآله نسیبة بنت كعب المازنیة، وكانت تخرج مع
ظهر، مغز آفتاب ننه پایش را در یک کفش کرده بود:« باید برویم سر زمین. مگه تو خون رعیت تو رگت نیست بی غیرت؟»
گفتم:«ننه تو رو خدا ول کن تو این گرما. آخه کی میره تو این گرما آلبالو بچینه؟ مگه دیوونه ایم؟ آفتاب پوست سر آدمو میتراشه!»
شروع کرد دور خانه راه برود و زیر لبش چیزی را زمزمه کند. دلش شکسته بود.
گفتم:«ننه چی داری میگی؟»
نشست روی سنگ حوض حیاط خانه و گفت:«پسر، آخه تو که نمیدونی من جوونیمو تو این علفزارها گذروندم. نمیدونی که من با دونه دونه این درخت
بچه‌ها با داد و جیغ و فریاد از کلاس بیرون رفتند و کلاس آرام شد. گچ آرام چشم‌هایش را باز کرد تیکه های تنش که روی زمین ریخته بود را دید و لبخندی زد .تخته پاک کن که به او نگاه می‌کرد گفت: به چه لبخند می‌زنی؟ به تکه های تنت ؟تو داری تمام می‌شوی؟گچ راحت لم داد و دست‌هایش را گذاشت زیر سرش و گفت امروز هزار مسأله را حل کردم و به بچه های کلاس  هزار چیز تازه آموختم.روز بعد گچ تمام شده بود تخته‌پاک کن در حالی که تکه های ریخته‌ی تن گچ را تماشا می‌کردزیر ل
تا وقتی که زندگی کار داشت میمونممستقیما در راستاش میدوم من پای کارواش میمونمزخمامو بانداژ میکنم حرفامو تک تک یادداشت میکنممغزامو درگیر داستان میکنمخود شب تا صبح فردا با نور لب تاپ کف دفتر رواسفالت میکنمدیگه زمان صعود و رشد سقف طبقاتهاز هله هوله که فاکتور بگیر که فحش بچه صلواتهقلمه میدوزه زمینو زمانو پیامشو میده به پیرو جوانو منو تو
کنار همدیگه اداره بکنیم مسیر جهانو
دستارو واکن با من آنن ههه یاس
من یه مسافرم ولی به خیر گذشتفقط خوشحالم که
تا وقتی که زندگی کار داشت میمونممستقیما در راستاش میدوم من پای کارواش میمونمزخمامو بانداژ میکنم حرفامو تک تک یادداشت میکنممغزامو درگیر داستان میکنمخود شب تا صبح فردا با نور لب تاپ کف دفتر رواسفالت میکنمدیگه زمان صعود و رشد سقف طبقاتهاز هله هوله که فاکتور بگیر که فحش بچه صلواتهقلمه میدوزه زمینو زمانو پیامشو میده به پیرو جوانو منو تو
کنار همدیگه اداره بکنیم مسیر جهانو
دستارو واکن با من آنن ههه یاس
من یه مسافرم ولی به خیر گذشتفقط خوشحالم که
بوگون گؤزومون قاباغیندا 11 نفر آدام بیر سمنددن یئندیلر! البته شوفردن خاریج! شوفر ایله اولورلار 12 نفر. ائله اوچو دالی کاپوتدان چیخدیلار! نهایت او 11 مسافر یئنندن سونرا سوفر ایله بیر آیری اوغلان میندیلر ماشینا گئتدیلر، گلنده دقیق بیلمه‌دیم که او اوغلان دا همان ماشیندا گلمیشدی یا یوخ! اگر اولارنان گلمیش اولسا، 13 نفر بیر سمند ده!
----
البته هاممیسی دا بؤیوک یاشلی ایدی لاپ کیچیکلری 18 اولاردی!
سر سه راه... منتظر تاکسی ایستادم (میدون هست ولی نمیدونم چرا بهش میگن سه راه؟!).
دخترکی کم سن و سال، شاید حدود پانزده شانزده سال منتظر تاکسی ایستاده. با مانتویی بسیار کوتاه و جلو باز (اینش به من ربطی نداره).
سوار تاکسی شدم. اونم گفت... بعد گفت که پول ندارم.
راننده مرد سن بالایی بود و گفت بیا بالا.
در طول راه راننده چندین بار ایستاد تا مسافر سوار و پیاده بشه. حالا همین دختر خانم که خودش رو تو ماشین ولو کرده بود گفت: آقا تندتر برو من کار دارم!
راننده هم ب
دانلود آهنگ سعید عباسی مسافر شهر عشق
ترانه سرا: مهتاب نصر | آهنگساز: احمد رضا سعیدی | میکس و مستر: حمیدرضا آداب | خواننده: سعید عباسی
Download New Song By Saeed Abbasi – Mosafere Shahre Eshgh With Text & Direct Link In TabaMusic
دانلود آهنگ جدید سعید عباسی مسافر شهر عشق در ادامه مطلب
 
ادامه مطلب
 
درصورتی‌ که مسافر هنگام تحویل گرفتن اقامتگاه متوجه شود که مشخصات اقامتگاه با مطالب مندرج در سایت مطابقت نداشته باشد سامانه میزبان یاب خود را متعهد به عودت تمام هزینه رزرو به مسافر است و این موضوع برای رفاه حال مشتریان تضمین شده است.
 
اقامت آسان و به‌صرفه یکی از چالش‌های سفر به شمار می‌رود و سامانه میزبان یاب در حل این چالش گام برداشته است.
به گزارش ایسنا، بنابر اعلام میزبان یاب، مصیب علی پور بنیان‌گذار میزبان یاب گفت این سامانه در حا
تاکسی فرودگاه امام به منظور عزیمت به فرودگاه امام خمینی و فرودگاه مهرآباد ، پیکاب مسافر از فرودگاه ها به مقصد و انتقال مسافران به شهرستان ها و بالعکس راه‌اندازی شده است. در ادامه برخی از مزایای تاکسی فرودگاه بیان شده‌اند:
بیمه مسافر و سرنشینانامنیت مسافر و اموال آنهااستفاده از خودروهای روز دنیا مطابق با استاندارهای جهانیدسترسی شبانه روزی و بدون معطلیاستفاده از رانندگان آموزش دیده در حوزه فرودگاهینرخ ثابت جهت ارائه سرویس به کلیه نقاط ش
بسم الله الرحمن الرحیممورچه اى در ایام قحطى دست به دعا برداشته بودحضرت سلیمان (على نبینا و آله و علیه السلام) که با یارانش براى دعاى باران به صحرا مىرفتند صدایش را شنیدبه یارانش گفت برگردید که به دعاى غیر شما خدا به شما رحم کرد...
داشتم راجع به یه موضوعی دنبال عکس میگشتم رسیدم به پست زیر
 
 
جلوی دیکتاتور شدن اسنپ را بگیریم ( کلیک )
که کلا درباره این صحبت کرده که مسافر محترم ، 2 بار در یک روز سفرش رو لغو کرده و از طرف اکانت مسافر از طرف اسنپ مسدود شده.
 
لیست سوالات مطرح شده درباره اسنپ
سوال 1 : چرا در اسنپ  بلاک شدم؟؟؟بعد اون همه سفر؟؟؟سوال 2 . راننده ای که بعد از قبول سفر ، اون سفر رو لغو میکنه چه تنبیهی براش در نظر گرفته میشه؟؟؟سوال 3 . فاصله راننده با مسافر زیاده و چرا اسنپ
مسافر تاکسی آهسته روی شونه‌ی راننده زد چون می‌خواست ازش یه سوال بپرسهراننده جیغ زد، کنترل ماشین رو از دست دادنزدیک بود که بزنه به یه اتوبوس…از جدول کنار خیابون رفت بالا…نزدیک بود که چپ کنه…اما کنار یه مغازه توی پیاده رو متوقف شدبرای
چندین ثانیه هیچ حرفی بین راننده و مسافر رد و بدل نشد… سکوت سنگینی حکم
فرما بود تا این که راننده رو به مسافر کرد و گفت: "هی مرد! دیگه هیچ وقت
این کار رو تکرار نکن… من رو تا سر حد مرگ ترسوندی!"مسافر عذرخواهی کرد
... امروز کتاب خرمگس رو تموم کردم. از اون رمان‌های شکوهمنده. از اون‌ها که شکوه و عظمت انسانیت رو به رخت می‌کشه و یادت می‌یاره که رمان چیزی فراتر از قصه و داستانه. از اون کتاب‌ها که به قول ژوزه ساراماگو به جمعیت آدم‌های روی زمین اضافه کرده. راستش با این کتاب آرتور برتون و جما به آدمای زندگی من اضافه شدن. آدمایی که شاید پوست و استخون‌شونو ندیدم. اما روح‌شونو درک کردم...
فکربازی‌های بعد از خواندن کتاب خرمگس در اپیزود دوم سری گزارش به خاک صحرای
فطرس ملک
محمد بن حسن صفار رضوان الله علیه روایت کرده است:
حدثنا احمد بن موسى عن محمد بن المعروف بغزال مولى حرب بن زیاد البجلى عن محمد ابى جعفر الحمامى الكوفى عن الازهر البطیخى عن ابى عبد الله علیه السلام قال ان الله عرض ولایة امیر المؤمنین فقبلها الملئكة واباها ملك یقال لها فطرس فكسر الله جناحه فما ولد الحسین بن على علیه السلام بعث الله جبرئیل فی سبعین الف ملك إلى محمد صلى الله علیه وآله یهنئهم بولادته فمر بفطرس فقال له فطرس یا جبرئیل إلى ا
 
زمان بستر جاری عشق است تا انسانها را در خود به خدا برساند وتمامی آنچه در زمان حدوث می یابد باقی است.
شهید آوینی
+وَ لَا تحَْسَبنََّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتَا بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون
            ما مسافر زمانیم و حقیقت جادوانگی مسافر همیشگی بودن نیست.
            جدا شدن از این حدود مادیه.
 
+تو کتابخونه ساعت نگاه کردم ، 04:04:04 بود . گوشیو آماده کردم و منتظر این لحظه شدم.
 
اشک رازیست - لبخند رازیست - عشق رازیست
اشک آن شب لبخند عشقم بود
قصه نیستم که بگویی - نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی - یا چیزی چنان که بدانی
من درد مشترکم مرا فریاد کن
درخت با جنگل سخن میگوید - علف با صحرا - ستاره با کهکشان
و من با تو سخن میگویم
نامت را به من بگو - دستت را به من بده
حرفت را به من بگو - قلبت را به من بده
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن
 
در این پست که بروز خواهد شد در باره مشتری مداری می نویسم ....
 
=====================
 
مشتری مداری ، غیراز تعریف دانشگاهی ش، یعنی وقتی مسافری ماشین میخواد و شارژ ش تموم میشه، کارشناس فروش زنگ میزنه و میگه درخواست سفرتون ثبت شد.... 
مهم اونه که مسافر بدونه چقدر عزت داره.. کارشناس فروش هم این حس رو میگیره و ارزش کاری که می‌کنه ...
 
=====================
 
مشتری مداری ، یعنی اونروز خانومی  اورژانسی باید می‌رفت بیمارستان ونمیدونست کجا بره و تنگی نفس داشت.... کارشناس
بز به صحرا رود و بزغاله
کند از دوری مادر ناله

دم به دم بع بع و فریاد کند
مادر خویش همی یاد کند
بز به صحرا رود و با چوپان
علف سبز خورد و آب روان
چونکه پر شیر  شود پستانش
باز می گردد و با چوپانش
چون رسد گله به این آبادی
بزک ما بدود با شادی
بزک ما بدود پیشاپیش
تا دهد شیر به بزغاله خویش




سلام این شعری هستش که بچگیام مامانم برام میخوند خیلی دوستش داشتم
 شُکر تو رو خداکه دادی به ماای خدا جونمای مهربونماین همه نعمتدر اوجِ کثرتتگرگ و بارونبرفِ زمستونجنگل و دریادریا و صحراکوه های بلندعسلِ چون قندگندم و ذرتاین همه نعمتتو دادی به ماشکر تو رو خدا.
 
 سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
باران ترین ابر خداامشب چه بارنی شدیآقا شب هشت عزاشاید خراسانی شدیشاید رضا کاری کندامشب برای قلب توذکر علی روی لبتاکبر صدای قلب تولیلا پر از دلشوره شداکبر به میدان می رودسقا فدایش می شودگویی حسین جان می رودکام علی اکبرت شکل بیابان ها شدهبا بغض و کینه از علیاکبر قد صحرا شده
ترکمن‎ صحرا منطقه‎ای بسیار زیبا و خوش آب‎وهوا در شمال شرقی کشورمان است. که بخش‎هایی از استان‎های گلستان و خراسان شمالی را شامل می‎شود. شهرهای ترکمن نشین از جمله بندرترکمن، گنبد کاووس، کلاله، آق‎قلا، سیمین‎شهر و ... در این موقعیت جغرافیایی قرار گرفته و اقلیم ترکمن‎صحرا را تشکیل داده‎اند.
ترکمن‎ صحرا منطقه‎ی گردشگری
شاید باورتان نشود که همه شهرهای منطقه ترکمن‎ صحرا شهرهای گردشگر ‎پذیری است، با اینکه اقامتگاه‎هایی در این منطقه وجو
بالابرها بطور کلی به دو گروه اصلی ذیل تقسیم می گردند:
* بالابرهایی که نفر مجاز به سوار شدن باشد
ابعاد کابین بگونه ای طراحی شده که به سهولت بتوان جهت حمل مسافر و بار استفاده نمود.
* بالابرهایی که مسافر مجاز به سوار شدن نباشد
ابعاد کابین بگونه ای طراحی شده که برای حمل مسافر مناسب نباشد. از قبیل غذابر و کتاب بر
طبقه بندی بالابرها از نظر کاربری
* مسافری passenger lift
* پرسرعت (آسمانخراشها / برجهای مخابراتی) High rise lift
* حمل بار cargo lift
* بیمارستانی hospital lift
* خود
نام ترانه : دختر صحرا
با صدای دلنشین حسین فسنقری
شاعر : محمدطاها
ملودی : صادق فرجادی
⏬برای دانلود روی لینک زیر کلیک کنید
 دختر عشایر ؛ با چهره ای زیبا
 خیلی قشنگ میرقصه ؛ اسمش چیه ¿ رعنا
 کمون به دست گرفته ؛ رفته به دشتو صحرا
 شیر زنه به مولا ؛ اون شیر زنه به مولا
 دختر عشایر ؛ نازتو خریدارم
 وقتی ازم دوری ؛ از زندگی بیزارم
 داغتو نبینه این دل دیوونه عاشق
 دختر عشایر ؛ خیلی دوست دارم
 هرکسی تو دلش - یه نفرو دوس داره
 وقتی ڪه اون نباشه - از زندگ
دانلود فیلم مسافر زمان با دوبله فارسی Iceman: The Time Traveller 2018
فیلم سینمایی مسافر زمان ۲۰۱۸ با کیفیت 1080p & 720p & 480p


نام فیلم: مسافر زمان – Iceman: The Time Traveller | ژانر: اکشن، کمدی، تاریخی، تخیلی
زبان: دوبله فارسی + کانتونی | مدت زمان: 01:27:06 | کیفیت: بلوری BluRay
حجم: 1.7 گیگابایت + 880 مگابایت + 429 مگابایت | امتیاز: 3.8 از 10
خلاصه داستان:
نگهبان امپراتوری پس از خیانت اطرافیانش به صورت تصادفی زیر برف دفن شده و
در زمان منجمد می‎شود. اما او چهارصد سال بعد باز می‎گردد تا
دانلود فیلم مسافر کنگ فو کار با دوبله فارسی Kung Fu Traveler 2017 WEB-DL
فیلم سینمایی مسافر کنگ فو کار ۲۰۱۷ با کیفیت 1080p & 720p & 480p

نام فیلم: مسافر کنگ فوکار – Kung Fu Traveler | ژانر: اکشن، علمی تخیلی، هیجان انگیز
زبان: دوبله فارسی + چینی | مـدت زمـان: 01:38:59 | زیرنویس فارسی: نـدارد
حجم: 1.72 گیگابایت + 891 مگابایت + 443 مگابایت | امتیاز: 5.5 از 10
خلاصه داستان:کره زمین مورد حمله‌ی بیگانگان قرار گرفته است و در این بین یک ژنرال چینی به طور غیرمنتظره و تصادفی وارد سفر زمان شده
مدیرکل راهداری و حمل و نقل جاده ای آذربایجان غربی گفت: از آغاز طرح نوروزی تا ۱۵ فروردین سال جاری تعداد مسافرین ورودی از پایانه مرزی پلدشت نسبت به مدت مشابه سال قبل از رشد ۸۲ درصدی حکایت دارد.
به گزارش خبرهای فوری پلدشت منطقه آذربایجان غربی ارسلان شکری در جمع خبرنگاران افزود: از آغاز طرح نوروزی ۲۵ اسفند ماه سال قبل تا ۱۵ فروردین ماه سال جاری بیش از  ۱۷ هزار مسافر از پایانه مرزی پلدشت تردد کرده اند که این مقدار نسبت به مدت مشابه سال قبل ۶۹ درصد
 
سفر مرا به باغ در چند سالگی‌ام برد
و ایستادم تا
دلم قرار بگیرد، 
صدای پرپری آمد
و در که باز شد
من از هجوم حقیقت به خاک افتادم.*
 
 
چقدر «مسافر» بودم  :)  
 حتی به اندازه‌ی توضیح یک خطیِ «من از مجاورت یک درخت می‌آیم».
  
 
وسوسه‌ی بعدی سفرم...
  
«خیال می‌کنم
در آب‌های جهان قایقی است»
  
 
 *سهراب
 
بانوی خردمند
 بانوی خردمندی در کوهستان سفر می کرد که سنگ گران قیمتی را در جوی آبی پیدا کرد.
روز بعد به مسافرى رسید که گرسنه بود.
بانوى خردمند کیفش را باز کرد تا در غذایش با مسافر شریک شود.
مسافر گرسنه، سنگ قیمتى را در کیف بانوى خردمند دید
از آن خوشش آمد و از او خواست که آن سنگ را به او بدهد.
زن خردمند هم بى درنگ، سنگ را به او داد
مسافر بسیار شادمان شد و از این که شانس به او روى کرده بود،
از خوشحالى سر از پا نمى شناخت.
او مى دانست که جواهر به قدرى با
+صندلی عقب تاکسی نشسته بودم و به آرمان فکر میکردم. دلم شور میزد. امروز هم سر کلاس نیومده بود.
درحالی که از شیشه به بیرون خیره شده بودم، گوشه ذهنم صدای گفتگوی راننده و مسافر جلویی رو می شنیدم :مسافر : اونجا دارن چه کار میکنن؟ راننده : دارن برای سیل زده ها پول جمع می‌کنند. همه اش مسخره بازیه! میلیارد میلیارد پول جمع میکنن جلوی این مسجدها، و بعد هم همه اش رو میکشن بالا، کثافتا. اصلا چه معنی داره کمک جمع کنن؟ مسافر : آقا سیل زده منم، من!. پول رو باید ب
کسی که غافل باشد ونداند که مسافر است،درجای خود می ماند،
چناچه سعدی گفته است:
حَرم درپیش است وحرامی درپس،
اگررفتی؛بُردی
واگرخفتی،مُردی
 
شیطان صریحا گفت من درکمینم:
 
قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی
لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ 
ﻔﺖ : ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺑﻴﺮﺍﻫﻪ ﻭ ﻤﺮﺍﻫﻲ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻲ ، 
ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺑﺮ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﺭﺍﺳﺖ ﺗﻮ 
[ ﻛﻪ ﺭﻫﺮﻭﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺍﺑﺪﻱ ﻣﻰ ﺭﺳﺎﻧﺪ ] ﺩﺭ ﻛﻤﻴﻦ ﺁﻧﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻧﺸﺴﺖ.
 
و
 
 
 
رمان مسافر کربلا: داستان آرزویی که به کربلا ختم می شود.
 
معرفی:
رمان مسافر کربلا : سیدمهدی شجاعی
وقتی کسی به زیارت امامی می ­رود می­گویند طلبیده شده است. این کتاب داستان یکی از همان طلبیدن­ های عجیب است که عقل آدم به آن قد نمی­ دهد و هاج و واج می­ ماند.
خلاصه:
داستان پسر بچه­ ی لالی است که به صورت اتفاقی با کاروان کربلا رو به رو می­شود و بدون اطلاع و مدارک لازم با آن­ها همراه می­ شود و در این جریان اتفاقات جالبی برای او پیش می ­آید.
بریده کتا
هر هتل با توجه به سطحی که دارد مخاطبان خود را
شناسی کرده است و می داند این گروه از افراد هنگام اقامت چه توقعات و نیازهایی
دارند. علت موفق بودن هتل های تهران با وجود طیف گسترده ی آن ها نیز همین است. هر
کدام از این هتل ها می دانند که موقع رزرو، مسافر چه در ذهن دارد و از بدو ورود تا
موقع خروج باید چه سرویس ها و خدماتی به مسافر ارائه دهند. همین مورد که حاصل
تجربه است موجب رشد رضایتمندی میهمانان می شود.
سب امیر المومنین علیه السلام توسط مروان ملعون
احمد بن حنبل از علمای بزرگ اهل سنت عمری روایت کرده است:
٤٧٨١- حَدثنِی أبی قَالَ حَدثنَا إِسْمَاعِیل قَالَ حَدثنَا بن عون عَن عُمَیر بْن إِسْحَاق قَالَ كَانَ مَرْوَان أَمِیرا علینا سِتّ سِنِین فَكَانَ یسب علیا كل جُمُعَة ثمَّ عزل ثمَّ اسْتعْمل سعید بن الْعَاصِ سنتَیْن فَكَانَ لَا یسبه ثمَّ أُعِید مَرْوَان فَكَانَ یسبه .
مروان ابن حکم (لعنت الله علیه) شش سال امیر مدینه بود، و در هر نماز جمعه به
شهگل چت
شهگل چت از چت روم های خوب ایران است .
این چت روم با امکانات عالی چت رومی پذیرای کاربران ایرانیست
جهت ورود به شهگل چت روی تصویربالا کلیک کنید
چت
صحرا چت
برای ورود به چت روم صحرا روی لینک بالا کلیک کنید
آواز چت
برای ورود به آواز چت روی لینک بالا کلیک کنید
نگین چت
برای ورود به نگین چت روی لینک بالا کلیک کنید
پرشین چت
برای ورود به چت پرشین روی لینک بالا کلیک کنید
آرزو چت
برای ورود به چت روم آرزو روی لینک بالا کلیک کنید
مهگل چت
برای ورود به چت
 
دوبیتی 3
 
_کشتی شکسته
 
 
حالی خراب و حالتی در گِل نشستهرویایِ بیهوده که عمری پینه بستهانگیزه و شور و امیدی در دلم نیستمثلِ مسافر های کشتیِ شکسته#علی_صباغی .#شعر #دوبیتی #خستگی #ناامیدی#زندگی #رویا #کشتی_شکسته#گل #مسافر #شاعر #اشعار
ادامه مطلب
دقیقا  یادمه که بعد از ماجرای گرونی بنزین ، رفتم اسنپ و ثبت نام من در اسنپ توسط یکی از این بازاریاب هایی که سر میدانها و چهار راه ها وایساده که نوشته ثبت نام اسنپ ، ثبت نام شدم!!! بعد از ثبت نام ، اون اقای بازاریاب یه توضیحات کلی بهم داد و بعدش فردائیش بهم یه برگه راهنما داد که کار با اپ راننده اینجوریه و اینا و منم اولین بارم بود که از اون اپ استفاده میکردم.
 
نسخه قبلی اپ اسنپ اینطوری بود که مثلا وقتی درخواست می اومد داد میزد : اسنپ! ولی تو نسخه ج
شب شده است و من مانند شبهای گذشته دلخوش به دیدن فیلمی که بیش از صدبار دیده ام و امیدوار به فردایی که قرار است همچون چند ماه گذشته تلاش برای زندگی را در آن آغاز کنم.
وقت و بی وقت در هر زمان از روز که به خوابی اجباری برای فرار از واقعیت تلخ لحظه ها میروم رویایی میبینم که سراسر رازها و نمادهایی از زندگی هست که من آن ها را درک نمیکنم و بیشتر مشوش میشوم مانند مسافری خارچی که راهنمای کشور سفر کرده به آن به جای هدایت بیشتر او را سر درگم تر میکند.
بعضی رو
شب شده است و من مانند شبهای گذشته دلخوش به دیدن فیلمی که بیش از صدبار دیده ام و امیدوار به فردایی که قرار است همچون چند ماه گذشته تلاش برای زندگی را در آن آغاز کنم.
وقت و بی وقت در هر زمان از روز که به خوابی اجباری برای فرار از واقعیت تلخ لحظه ها میروم روبایی میبینم که سراسر رازها و نمادهایی از زندگی هست که من آن ها را درک نمیکنم و بیشتر مشوش میشوم مانند مسافری خارچی که راهنمای کشور سفر کرده به آن به جای هدایت بیشتر او را سر درگم میکند.
بعضی رویا
روزی به پدرم اصرار کردم که من میخوام رانندگی با موتور رو یاد بگیرم تقریباً 11 سالم بود پدرم گفت باشه وقتی رفتیم صحرا اونجا بهت موتور رو میدم.رفتیم صحرا چغندر قند کاشته بودیم اونها رو آبیاری کردیم تا کارمون تموم شد من دویدم سراغ موتور و اونا برداشتم و سوار شدم اما پاهام به زمین نمی رسید پدر عزیزم اومد پشتم نشست گفت کلاچ رو بگیر و بزن دنده منم همین کار رو با ذوق و شوق خاصی انجام دادم و یواش یواش حرکت کردیم.  کوچه‌ای که داخلش تمرین می‌کردیم باری
سلام و درود 
زمین فراخ و دشت و کوه سجاده  ما 
روح دل شادشود از غم پر باده  ما
بوی یاری بفرستاد به صحرا دل ما 
سوته دل ریخت به لعلم قدح تازه ما
راوی آورد خبرم را به دیباچه یار 
که سجودش بکشد هق هق و هر ناله ما
من به نازم که به این یار به هر مجلس ما 
روشنایست نگهش بین ره ظلمانی پر ضاله ما
..............    ..................... .....   ............................
شب باشه امتحان باشه خستگی باشه ولی خب خوابی نباشه !!!!
شبم بخیر 
خدایا شکرتون
خدایا فردا یه نگاه با برکت به همه بنده هات
من مسافر زمانمقشنگ حس میکنم روزی که حسرت این روزام رو میخورمنگاه به بابا و مامانم که میکنم...به این روزهای کارمبه داداشمبه خونه امونبه سن و سالمبه فکر و خیالمبه حالمبه حالمبه حالمنه اینکه حالم عالی و بی نقص باشهکه اگر بود این متن رو نمینوشتمکه وقتی بود این متن رو ننوشتمولی مطمینم دل تنگش میشمدلتنگ این آدمارابطه هادلتنگ محمد میشم که می‌دونم الان هروقت بهش زنگ بزنم آماده است خودش رو برسونه و به حرفام گوش بدهتا کی هست؟ تا کی اینطوری هست؟دلتن
مرد زاهدی که در کوهستان زندگی می کرد؛ کنار چشمه ای نشست تا آبی بنوشد و خستگی در کند. سنگ زیبایی درون چشمه دید، می دانست این سنگ باید گرانبها باشد پس آن را برداشت و در خورجینش گذاشت و به راهش ادامه داد. در راه به مسافری برخورد که از شدت گرسنگی با حالت ضعف افتاده بود. کنار او نشست و از داخل خورجینش نانی بیرون آود و به او داد. مرد گرسنه هنگام خوردن نان چشمش به سنگ گرانبهای درون خورجین افتاد. نگاهی به زاهد کرد و گفت: "آیا آن سنگ را به من می دهی؟" زاهد ب
مدیرکل راهداری و حمل و نقل جاده ای اذربایجان غربی از قرارگیری پایانه مرزی بازرگان در رتبه نخست پرترددترین پایانه مرزی استان در سه روز نخست اجرای طرح نوروزی خبر داد.
به گزارش خبرهای فوری پلدشت، ارسلان شکری گفت: در سه روز گذشته از اجرای طرح نوروزی در آذربایجان غربی پایانه مرزی بازرگان با تردد بیش از ۳۲ هزار نفر مسافر بیشترین تعداد تردد مرزی در این بخش را به خود اختصاص داده است.
وی با بیان اینکه پایانه‌های مرزی تمرچین با بیش از هشت هزار تردد و
*این پست نوشته ای غمبار است، اگر حال خوبی ندارید لطفا نخوانید.
امروز مهمان عزیزی داشتم. حاج محمد حاج قاسم. در حال آماده کردن چایی بودم که گفت: آره دیگه، دنیا همینه. من که قبلا داداشم به رحمت خدا رفت، حالا هم که پسرم. کاش هیچ مردی داغ فرزند نبینه.
آبجوش را ریختم روی دستم. داد زدم: خدا پسرتون رو رحمت کنه پدر جان. مرحمت فرمودید واقعا، من باید خدمتتون میرسیدم، بزرگی کردید تشریف آوردید...
چشمهایش پر اشک شد و گفت: آخه ما همه از یک رگ و ریشه ایم. ما و شما ن
رمان مسافر کربلا: داستان آرزویی که به کربلا ختم می شود.
 
معرفی:
رمان مسافر کربلا : سیدمهدی شجاعی
وقتی کسی به زیارت امامی می ­رود می­گویند طلبیده شده است. این کتاب داستان یکی از همان طلبیدن­ های عجیب است که عقل آدم به آن قد نمی­ دهد و هاج و واج می­ ماند.
خلاصه:
داستان پسر بچه­ ی لالی است که به صورت اتفاقی با کاروان کربلا رو به رو می­شود و بدون اطلاع و مدارک لازم با آن­ها همراه می­ شود و در این جریان اتفاقات جالبی برای او پیش می ­آید.
بریده کتاب:
-سل
فروش طرح از تاریخ 98/12/10آغاز وتا تاریخ 99/01/30ادامه خواهد یافت وصدور بیمه نامه امکان پذیر می باشد .میزان پوشش ها وتعهدات بیمه نامه مذکور به شرح ذیل می باشد .1-ساختمان واثاثیه محل سکونت (حریق ,انفجار وصاعقه )تامبلغ 1.000.000.000ریال2-توشه مسافر در مجموع (حریق ,انفجار ,صاعقه ,سیل وطوفان )تا مبلغ 35.000.000ریال3-خودروی شخصی (حریق ,انفجار,صاعقه ,سیل ,طوفان )تا مبلغ 80.000.000ریال4-غرامت فوت ونقص عضو ناشی از حوادث مورد تعهد این بیمه نامه برای بیمه گذار واعضای خانواده وی (
داشتم برای لیلی شکلک در میاوردم که مسافر آخر سوار شد، همان خانوم مهربونی که وقتی وارد ایستگاه شد بهم لبخند زد و گفت morgen :) شارژ کارت اتوبوسش تموم شده بود و کارت پول همراه نداشت. شروع کرد با راننده چونه زدن که خب من الان کارت پول همراهم نیست و دارم می‌روم کلاس زبان و دیرم شده و ... راننده هم شوخی نداشت می گفت که برو از اون فروشگاه کنار خیابون کارتت رو شارژ کن و با اتوبوس بعدی بیا و خب به من مربوط نمیشه که کلاست دیر شده و خب حالا که کارت پول نداری، ن
به گزارش ایسنا، سازمان جهانی جهانگردی در ساده‌ترین تعریف، گردشگر یا «توریست» را کسی می‌داند که به محلی غیر از شهر محل سکونت خود و با هدفی به غیر از کار و کسب درآمد سفر کند، دست‌کم یک شب در آن اقامت داشته باشد و هدف از این ماندگاری «کسب درآمد» نباشد و انگیزه هم سفر بیشتر گذراندن اوقات فراغت باشد.
بیشتر کشورها به «توریست» ها نگاه تجاری دارند و آن‌ها را منبع کسب درآمد می‌دانند.
اما «مسافر» (Traveler) در تعریف ساده‌تری شخصی است که بین دو یا چن
خبرهای فوری پلدشت-پلدشت-مدیر فرودگاه منطقه آزاد ماکو گفت: هفت هزار و ۲۶۷ مسافر ورودی و هفت هزار و ۱۶ مسافر خروجی سال گذشته /۱۳۹۷/ از این فرودگاه جابجا شدند.


به گزارش خبرهای فوری پلدشت، حسن قره داغی گفت: این تعداد مسافر با ۱۳۰ پرواز رفت و برگشت به تهران – ماکو و ماکو – تهران و همچنین یک پرواز نیز به مشهد – ماکو و بلعکس صورت گرفته است.
وی افزود: در طول هفته، سه پرواز به مقصد تهران در روزهای شنبه، دوشنبه و چهارشنبه در این فرودگاه انجام می شود.
قره
اسنپ؛ موجی که چند روزی فضای مجازی را فراگرفت و با انتشار عکسی از دیدار راننده و مسافر به ساحل سکوت و انفعال نزدیک می‌شود. عکسی که پر بود از دردهایی که نمی‌شود گفت و اجباری که لبخندش هم مضحک است و آینده‌ای که به آتش زیر خاکستر می‌ماند! همان رعب و ترسی که گاهی ما را به رعایت قانون وامی‌دارد سبب شد امر به معروفِ راننده یک شبه میوه دهد و امان از درختی که ریشه ندوانده باشد و فقط #او ست که می‌داند این درخت بی‌ریشه در تندباد بعدی چه پیامدهای ناگوا
اگر کسی برنامه داشته باشد که با هواپیما به شهر یا کشوری دیگر سفر کند، اولین مکانی که به آن میرسد ، فرودگاه است. فرودگاه میتواند تعیین کننده نگرش مسافر به مقصد خود باشد . فرودگاه جدید استانبول یک شاهکار است که در حدود 40کیلومتری میدان تکسیم واقع شده است و خدمات و امکانات بسیاری را در اختیار مسافران قرار می دهد.
از آنجایی که ترکیه به یکی از کشور های توریستی و محبوب برای سفر در دنیا تبدیل شده است و جود چنین فرودگاهی ، کاملا ضروری است. دلیل اینکه ا
وی اظهار داشت: تمام ۲۷ مسافر این اتوبوس در سلامت کامل هستند و علت دقیق این آتش سوزی توسط کارشناسان در دست بررسی است.ملک آباد در ۴۵ کیلومتری جاده مشهد - نیشابور واقع است.
 
به گزارش خبرنگار ایلنا از مشهد، مدیر روابط عمومی سازمان آتش نشانی مشهد در این خصوص گفت: در پی این حادثه و با درخواست آتش‌ نشانی شهر ملک آباد، آتش‌ نشانان ایستگاه‌های ۹ و ۳۹ مشهد به محل حادثه در شهر ملک آباد اعزام شدند.
رضا حیدری افزود: راننده این اتوبوس مسافربری با مشاهده
صداش کردم. اما متوجهم نشد. توی چشمهاش هزارتا دریای طوفانی داشت و هزارتا کشتی شکسته که هیچ کدوم قرار نبود پهلو بگیرن. 
صداش کردم.
ولی انگار غرق شده بود.
غریق نجات نبودم و دست کمی از خودش نداشتم. منم یه فانوس شکسته بودم که نفس های آخرش رو سوسو می زد. 
آدم های غمگین، هیچ وقت  جزیره های دورشون  رو نمی بینن.
دانلود آهنگ ناصر عبداللهی یه رویا
Download Music Naser Abdollahi Ye Roya Ye Roz Az Hamin Rouza
دانلود آهنگ بسیار زیبای ناصر عبدالهی با نام یه روز از همین روزا “یه رویا”
این اهنگ با اسم (یه روز از همین روزا) هم شناخته میشود
دانلود آهنگ یه رویا ناصر عبداللهی
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید…
تکست و متن آهنگ یه روز از همین روزا با صدای ناصرعبدالهی
یه روز از همین روزا روی شب پا میذارم توی قاب لحظه ها عکس فردا میذارم
تا که خوب خوب بشه زخمای دلواپسی عشقو مرهم میک
میدونی چیه؟ گاهی فکر میکنم
خدا منو تو یکی از میلیونها سیاره اش گذاشته بعد یادش رفته من اونجام
 من هی داد میزنم خدا.................. ولی فقط انعکاس صدامه که برمی گرده خدا......................
الانم رو تخت دراز شدم و با خودم فکر میکنم که با چه زبونی باید باهاش حرف بزنم مثل آدمیم که هر آه ارتباطی امتحان کرده اما نشده که نشده 
یک داستان واقعی:
تابستان 1363 که در شاهرود هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادری به همراه دو دخترش برخورد کردم که در حال درو کردن گندم‌هایشان بودند. فرمانده‌ی گروهان، ستوان آسیایی به من گفت: مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع کنیم و برویم گندم‌های آن پیرزن را درو کنیم.
ادامه مطلب
به نام او...
 غروب یک‌ روز زمستانی بود. دفتر شعرش را باز کرد و خواند:
چون رملهای خسته ی صحرا نشسته امبی وزن و در سکوت همین جا نشسته ام
گفتم: دست بردار، بی وزنی و سکوت صفت قاصدک هاست، اما تو که قاصدک نیستی نازنین!
لبخند زد و گفت: اما میتونم باشم ها!گفتم: من که عاااااشق قاصدکهام، چون هنوز هم به خیال خام بچه گی هایم ، فکر می کنم قاصدکها از طرف خدا برایمان خبرهای خوب می آورند. ثابت کن که شبیه قاصدکی!!
اما بعدش یادم رفت بهش بگم: شوخی کردم به خدا!
و ثابت ک
حلول ماه ربیع الاول بر عاشقان رسول الله تهنیت باد...
آمده فصل ِ،بهار ِ ناب ِ خوش عهدی
ربیعُ الاوّل و عالَم،همه به ذکر یا مهدی
شور و شعف از عطای حضرت حق بر همه دلها مبارک
شکفتن ِلاله های فخر و عزّت در دل ِ صحرا مبارک
امامت ِ مهدی ِ آل پیمبر یوسف زهرا مبارک
دارم ای آقا به سر هوای تو،حضرت مهدی جانم فدای تو
حضرت مهدی جانم فدای تو...
راه‌پیمایی اربعین تنها سفری در جغرافیا نیست، بلکه حرکتی در تاریخ است؛ آن هم نه به گذشته، بلکه به آینده. آن‌چه به این سفر جغرافیایی عمق و معنای تاریخی بخشیده، تحولی است که در بصیرت راه‌پیمایان پدید آمده است.
(بخشی از کتاب)
 
 
دکتر غلامعلی حداد عادل در سفر خود به نجف اشرف در سال ۱۳۹۶، با سیل عظیم راه‌پیمایان اربعین هم‌مسیر می‌شود و شرحی از جریان این راه‌پیمایی و اتفاق‌های روی‌داده در مسیر نجف به کربلا را در این کتاب که با عنوانی برگرفته
شراب تلخ می‌خواهم که مردافکن بود زورشکه تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایشمذاق حرص و آز ای دل بشو از تلخ و از شورش
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمنبه لعب زهره چنگی و مریخ سلحشورش
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردارکه من پیمودم این صحرا نه بهرام است و نه گورش
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایمبه شرط آن که ننمایی به کج طبعان دل کورش
نظر کردن به درویشان منافی بزرگی نیستسلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
کما
یکی از احکامی که در رساله های شرعیه مطرح شده: مسئله سفر معصیت است.
به اینصورت که اگر هدف شخصی از مسافرت کردن، انجام گناه در آن باشد و یا مثلا پدر به فرزندش در سفر مستحبی اجازه ندهد،این سفر سفرِ معصیت بوده و شخص مسافر باید نمازش را تمام(یعنی نمازهای 4 رکعتی را همانطور4 رکعت بخواند و شکسته نمیشود)
البته اینکه شخصی مسافرت معمولی کند(مثلا برای دیدن اقوام ویا تجارت حلال) و در آنجا مرتکب گناه شود، شامل این مسئله نیست.
مثال:اگر شخصی به جهت دزدی(با هدف
افغانستان سرزمینی کوهستانی بین آسیای جنوبی و آسیای میانه‌ است. کشوری که بیشتر مساحت آن را کوهستان‌های هندوکش فرا گرفته‌اند. بلندترین قله‌ی آن نوشاخ است با ارتفاع ۷۴۸۵ متر. سه منطقه‌ی متمایز جغرافیایی دارد: دشت‌های فراخ شمال کشور، بیابان‌های جنوب غربی و رشته‌کوه‌های هندوکش در مرکز این کشور. افغانستان راه به دریا ندارد. کشتی به آن تردد نمی‌کند. راه‌آهن ندارد. خبری از قطار در آن نیست. وسیله‌ی نقلیه‌ فقط هواپیماست و ماشین. افغانستانی‌
سر و همسرون مه ره نکنید سرکوب
شما شیر دارا من خشک هایته چو
شما ترنه مارا من فرامه گو
شما روز روشن من تاریک شو
های شما روز روشن من تاریک شو
ته نئی گله باغ تلی دگرده
ته نئی خار تن حلی دگرده
ته نئی سبزه ره خنده دنیه
ریشه ره ونگ جونده دنیه
پایین محله تا بالای محله
ته نئی آدم زنده دنیه
نماشونه صحرا نرم نرم وارون
تیرنگ بهاره تیکا مقوم
خرابه دکتمی راه بهیه کوم
مار بمیره داغ سیاوش نوم، سیاوش نوم
 
با آرزوی سلامتی خشروی مازندران، استاد خشرو

                       
#پست_ویژه              #حکمت_الهی
 
رضایت به مقدّرات احترام به حکمت الهی
 
چند روز پیش به عنوان مسافر سفری با اسنپ داشتم.
 
اون ‌روز خیلی بدشانسی آورده بودم و ناراحت بودم. باطری و زاپاس ماشینمو دزد برده بود!
 
راننده حدودا ۴۰ سال داشت و آرامش عجیبی داشت و باعث شد باهاش حرف بزنم و از بد شانسیم بگم.
 
هیچی نگفت و فقط گوش میکرد. صحبتم تموم که شد گفت یه قضیه ای رو برات تعریف میکنم مربوط به زمانی هست که دلار ۱۹ تومنی ۱۲ شده بود.
 
گف
به نام "او"
گاهی تداوم حرف‌های تلخ آزارم می‌دهد،این نشدن‌ها، نمی‌شودها، نتوانستن‌ها...گاهی خودم یادم می‌آید،تداومی کهنه از تلخی...گاهی می‌گویم باید در دستان باد رها می‌شد!گاهی میگویم ای کاش صبر!گاهی می‌گویم... آه...چقدر حرف می‌زنم در این تداوم تلخ....
"مسافر"
تا سر خیابان پیاده رفتم.تاکسی سمند زرد رنگ منتظر مسافر بود تا پر شود و راه بیفتد.صندلی جلو را خانم مسنی اشغال کرده بود. یک آقا هم روی صندلی عقب نشسته بود و مشغول صحبت با گوشی اش بود.منتظر شدم تا نفر بعدی هم بیاید و تصمیم بگیرم وسط بنشینم یا سر.کنار ماشین ایستادم و به خیابان و آدم های در حال عبور نگاه کردم.دختر جوانی تخته شاسی در دست، گذشت.لباس های رنگارنگی بر تن داشت، کوله پشتی و کتونی آل استار، یک هنری به تمام معنا.دوست داشتم مسافر بعدی اوباشد.
یا حـ ـسـ یـ ـن
رفتی و این ماجرا را تا فصل آخر ندیدی عباس من! دیدی اما مانند خواهر ندیدی
 آن صورت مهربان را، محبوب هر دو جهان را وقتی غریبانه می‌رفت بی یار و یاور ندیدی
 آری در آوردن تیر بی دست از دیده سخت است اما در آوردن تیر از نای اصغر ندیدی
 حیرانی یک پدر را با نعش نوزاد بر دست آن بهت و ناباوری را در چشم مادر ندیدی
 شد پیش تو نا امیدی، تیر نشسته به مشکت مثل من اطراف عشقت انبوه لشکر ندیدی
 بر گودی گرم گودال خوب است چشمت نیفتاد چون چشم ناباور م
۵
مایکل، راننده اتوبوس شهری، مثل همیشه اول صبح اتوبوسش را روشن کرد و در مسیر همیشگی شروع به کار کرد. در چند ایستگاه اول همه چیز مثل معمول بود و تعدادی مسافر پیاده می شدند و چند نفر هم سوار می شدند. در ایستگاه بعدی، یک مرد با هیکل بزرگ، قیافه ای خشن و رفتاری عجیب سوار شد.
او در حالی که به مایکل زل زده بود گفت: «تام هیکل پولی نمی ده!» و رفت و نشست.
مایکل که تقریباً ریز جثه بود و اساساً آدم ملایمی بود چیزی نگفت اما راضی هم نبود. روز بعد هم دوباره همین

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اخبار و دانستنی